چیمن رحمانی در گفتگو با صدای آزادی: الوناتی ها با نام پدرم در حافظه مردمان کورد ماندگار شد

دکتر محمدجواد جلیلیان_ هفته نامه صدای آزادی: بدون تردید نام ماندگار زنده یاد یداله رحمانی با تاریخ هنر و موسیقی دیار كرمانشاه و مردمان كرد گره خورده است؛ چنان كه گویی صدای زلال استاد لرنژاد از عمق تاریخ كرمانشاه به گوش عاشقان دیار بیستون می رسد. صدایی كه همچنان بر بلندای موسیقی كردی با غرور و افتخار از آن یاد می شود.
اما همه چیز گواهی می دهد كه بزرگی و شكوه این نام ماندگار، مسئولیت سنگینی را در وادی هنر بر شانه‌های چیمن رحمانی نهاده است. چیمن رحمانی جدا از آنكه این سالها به سبك خودش و با هویت هنری ویژه اش به هنر و فرهنگ كردی خدمت می كند؛ به خوبی آگاه است كه در این برهه از زمان باید پرچمدار مصمم و موفقی برای نام و نشان پرافتخار پدرش باشد.
اینك فرصتی دست داده تا چیمن رحمانی، روایت الوناتی را از زبان خودش به گوش مردمی برساند كه عاشقانه هویت فرهنگی دیارشان را دوست می دارند. گفت و گوی ما با این هنرمند محبوب و نام آشنا پیش روی شماست:
در ابتدای این مصاحبه مشتاقیم که از خودتان بگویید؟ بی شک خیلی از مخاطبان دوست دارند بدانند یادگار مرحوم یداله رحمانی در وادی هنر، اکنون کجاست و چه می‌کند؟ ادامه‌ی دیگری از سوال اول: پیوند شما با دنیای حرفه‌ای تولید موسیقی از کجا آغاز شد و نخستین گام‌های تان در حوزه موسیقی کوردی را چگونه برداشتید؟
طبیعتا من به عنوان تنها فرزند زنده یاد یداله رحمانی تاثیراتی از هنر و روحیات پدر را به ارث برده ام.شاید این صحبت کلیشه ای باشد اما همانطور که هنر به طریقی در خانواده های اهل هنر موروثی است من نیز از کودکی با صدای پدر و موسیقی کوردی بزرگ شده ام، و از همان زمان علاوه بر نوای پدر، موسیقی اساتید بی بدیلی همچون حسن زیرک،خالقی ، ماملی، علی مردان و … در گوش و ذهنم مرور شده است ،پس میتوان گفت از همان زمان دانه موسیقی در وجودم کاشته شده. بزرگتر هم که شدم با علاقه ای که پدر به مقامات اصیل کوردی و منطقه گرمیان داشت برخی از این مقامات را خدمت ایشان آموختم. تا به امروز فرصتی دست نیافته که اختصاصی روی مقامات کار کنم اما درچشم انداز برنامه هنری خود این مهم را در نظر خواهم داشت.
با پیشینه‌ی درخشانی که از کارهای هنری پدرتان در ذهن مردم هست، گام نهادن در این مسیر پرفراز و نشیب و ادامه حرکت در آن، کار سختی به نظر می‌رسد؛ چراکه مخاطبان موسیقی کوردی توقع و انتظار بالایی از شما دارند. حال از نگاه خود شما، چیمن رحمانی از نخستین روزهایی که به عرصه موسیقی پا گذاشت تا به امروز؛ توانسته در سایه بلند نام بزرگی چون مرحوم یداله رحمانی، سبک هنری مستقل و شناسنامه داری برای خود ارائه کند؟
قطعا سایه بلند نام پدر چه در وادی موسیقی و چه در زندگی روزمره مسئولیت بسیار سنگینی را بر دوش من نهاده و همیشه در زندگی سعی خود را کرده ام از همه لحاظ از این نام نیک پاسداری کنم،به لحاظ شیوه موسیقایی هم میتوانم بگویم که سعی بر این داشته ام که موسیقی ای که ارئه می دهم حاوی پیامی باشد و اگر بتواند تاثیری مثبت داشته باشد، به نظر من هنر رسالت خلق و گسترش پیام هایی از روح والای بشری را دارد ، .تمام تلاش من نیز در راستای این مقصود است ،حال چقدر توانسته باشم اثر گزار باشم یا نام نیک پدر را زنده نگاه دارم قضاوتش با مخاطبان می باشد .
در موسیقی کوردی و علی‌الخصوص موسیقی کرماشان، آثار مرحوم یداله رحمانی، فاکتورهای خاص خودش را دارد و برای مخاطبان و مشتاقان موسیقی نیز، طعم و حال و هوای دیگری دارند؛ از مهمترین آثار ایشان که در حافظه‌ی اجتماعی مردمان کورد ماندگار شده است، مجموعه کارهای «الوناتی» است.مشتاقیم روایت تولید این آثار و به طور کلی فلسفه‌ی آن‌ها را از زبان شما بشنویم؟
موسیقی و صدای پدرم رنگ و بویی نوستالژی برای مخاطبان دارد و خیلی ها را به دوران جوانی یا کودکی سفر میدهد و از آنجایی که اصالت دارد برای نسل جدید هم خوشایند و دلنشین است، اما در مورد الوناتی که نام آلبومی است که پدر بعد سالها دوری از وادی هنر تهیه و تقدیم کردند برای پاسداشت و شناساندن مجموعه مقاماتی است که حاشیه نشینان رودخانه الوند از زمانهای دور با خود زمزمه می کرده اند و پیوندی عجیب و ناگسستنی با زندگی این مردمان دارد.جغرافیای حاشیه الوند که حد فاصلی است میان تلاقی رشته کوه زاگرس با دشت حاشیه بین النهرین و به طبع این جغرافیای خاص با مردمانی از جنس حماسه و اسطوره، توانسته است گونه خاصی از موسیقی کوردی را شکل دهد ، که آمال و آرزوها و شاید شکوه دیرین این مردم را در قالب چند ملودی از زبان پیرمردی دنیا دیده یا پیرزنی رنج کشیده برای ما به یادگار بگذارد.
پدرم همیشه به دنبال اینچنین داشته های فرهنگی بود و آنها را سرمایه اصیل این مردم میدانست، فلسفه زندگی او در تولید آثار هنری اش کاملا سمت و سو و راه و روش زندگی اش را نشان می داد، همانگونه که او خود را تمام و کمال متعلق به این فرهنگ و هویت می دانست.
می دانیم كه موسیقی كلاسیك كوردی، گذشته ارزشمندی به یادگار گذاشته؛ اما آیا توانسته ایم در عصر امروز، موسیقی كردی را از بافت كهنه و تاریخی آن خارج نموده و پنجره های تازه روبه آن باز كنیم؟ مشكل اساسی در این زمینه را چه چیزی می دانید؟
به نظر بنده هر گونه خاص از موسیقی بایستی در جایگاه خود ابتدا ثبت و نگهداری شود و پس از آن اشاعه داده شود. متاسفانه روند حفظ و ترویج موسیقی کوردی آنگونه که باید و شاید دارای نظم و پیکره بندی خاص نیست و موسیقی هر بخش از سرزمین کوردستان متولی ذیصلاح و دارای دور اندیشی نمی باشد پس این موسیقی سیر تحول و دگرگونی منطقی خود را در عصر مدرن آنگ.نه که باید طی نکرده و نخواهد کرد، همین است که امروزه شاهد هستیم در بعضی از نقاط پیکره موسیقی کوردی دچار نقصان است و گاه در حد ابتال سطح آن پایین کشیده شده است. این موضوع بسیار دردآور است ،برای نمونه در موسیقی بخش باشور کوردستان عراق ما شاهد هستیم که موسیقی عامه پسند و بعضا جوان پسند به جای آنکه ادامه روند تکاملی موسیقی کوردی را طی کند کاملا بی حد و مرز تحت حجمه موسیقی ترکی و عربی است و به غیر از کلام کوردی هیچ نشانه ای از ماهیت موسیقی کوردی ندارد. بایستی کانون هایی برای حفظ و نگهداری موسیقی کوردی در تمام بخش ها به صورت ناحیه ای دایر گردد تا بتوانند این شاخه های تنومند موسیقی کوردی را از خشک شدن و نابودی نجات دهند.
ادبیات كردی در مناطق كرمانشاه و ایلام بیشتر از 2 دهه است كه همچنان فضاهای مدرن و تازه را تجربه می كند و جریان های نوین و متفاوتی نیز در این زمینه شكل گرفته است آیا صاحب نظران موسیقی كردی توانسته اند برای پیشبرد و ارتقاء محتوای آثار خود از این جریان های متفاوت استفاده كنند؟
من با تعبیر شما از واژه مدرن کمی مخالفم چون مدرنیسم در معنای فلسفی خود دارای بار مفهومی و معنایی خاص است و نمی توان روی آن چیزی که امروزه از شاعران کوردی سرا در کرمانشاه و ایلام شاهد آن هستیم نام به طور قطع مدرن بگذاریم. مناسبترین تعبیر برای اینگونه آثار شعر امروزی است نه شعر مدرن که انصافا شاهد آثار بسیار خوبی از شعرای این دوره هستیم.و صد البته موزیسین ها و آهنگسازان از این آثار بهره گرفته و می برند و نمونه آثار ارزنده و ماندگاری را نیز تولید کرده اند.
آیا موسیقی كردی در كرمانشاه توانسته هم سطح سایر مناطق كرد پیشرفت نموده و خود را به مخاطبان متفاوت موسیقی معرفی كند؟
بله موسیقی کوردی کرمانشاهی با ترانه ها و تصنیف های بسیار زیبایش از گذشته تا به امروز بخش بزرگی از موسیقی کوردی را شامل می شده است و هنرمندان بسیاری به بازخوانی این آثار علاقه نشان داده اند امروزه شاهد آن هستیم که حتی خوانندگان سایر بخش های کوردستان در ترکیه و سوریه و عراق به اجرای تصنیفها و ترانه های کوردی کرمانشاهی روی آورده اند و این نشان از جذابیت وگسترده شدن این موسیقی دارد.
به عقیده شما آیا تولیدات موسیقایی صدا و سیمای مرکز کرمانشاه طی سالیان گذشته تا به امروز نمایانگر کلیت موسیقی کرمانشاه هست یا نه؟
خیر در آنچه که توسط صدا و سیما تهیه می شود آن رنگارنگی و تنوع موسیقی این خطه را نمی توان دید.
در پایان این صحبت‌ها آینده موسیقی كرمانشاه را چگونه می بینید؟ موسیقی كردی كرمانشاه به كدام سمت پیش می‌رود؟
با توجه به سوالات قبل همانگونه که گفتم تا کانون هایی برای حفظ و اشاعه موسیقی نواحی مختلف کرمانشاه نشود و به اصطلاح این موسیقی صاحب بزرگتر و متولی امر دارای حس مسئولیت نباشد، باتوجه به مشکلات فراوان پیش روی راویان و دست اندرکاران نمی توان آینده آنچنان درخشانی برای این موسیقی متصور شد و آن هم تمام و کمال بر می گردد به حمایت های دولتی .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *