فن بیان واقعا چیست؟ میلاد کلوند

 

سال ۹۴ وقتی با یک مسئله ی جدی روبرو شدم و میخواستم آن را حل کنم، نیاز داشتم به حل مسئله ای با نام فن بیان!
چه بود؟ نمی دانستم. چکار میکرد؟ نمی دانستم. چطور باید شروع می کردم؟ نمی دانستم.
فقط این را می دانستم که نیاز داشتم یادش بگیرم
از ان سال تابحال اتفاقات عجیب و غریب زیادی را سپری کرده ام اما تصمیم بزرگ همیشگی ام سالها این شده که متخصصی باشم در حوزه ی فن بیان
در‌این مسیر یک چیز را خوب متوجه شده ام و آن این است که زندگی بدون فن بیان وجود خارجی ندارد
منظورم از زندگی زیست بعنوان انسان یعنی یک موجود اجتماعی است که مهم ترین نیاز او برای بقا در‌دنیای ۸ میلیارد نفری ، ارتباط است.
«فن بیان» دو کلمه ی ترکیبی زیبا که با دیدنش هنوز هم چشمانم برق میزنند و گوش هایم برای یادگیری اش تیز می شوند.
در ظاهر خود این ترکیب مظلوم در حال معرفی خویش است اینطور که «فن» خب یعنی فن، تکنیک، جابجایی و تغییر مسیر و «بیان» هم که یعنی ابراز کردن پس در کل می شود مجموعه ی فنون و تکنیک هایی متعدد برای ابراز حرف هایمان
اما فقط به معنی لغوی ان بسنده نمی کنم و کمی فراتر می رویم.
اگر انسان را شبیه یک ماشین در نظر بگیریم (که البته فقط مثال است و انسان بسیار فراتر از ماشین است) فن بیان در انسان شبیه موتور است در ماشینی که همه چیز دارد و فقط معطل موتوری برای اغاز یک سفر هیجان انگیز است.
اگر سیستم ارتباطی و گفتار انسان را شبیه مجموعه ای از ترکیب مواد غذایی پیش از پخت بدانیم، فن بیان شبیه اجاق گازی است که در مرحله ی پایانی همه ی مواد را پخت می کند و قابل مصرف بعنوان غذا.
فن بیان در باطن خود موضوعات بسیار بسیار فراوانی را جای داده تا ان جا که گاهی که به توضیح یک مسئله در شبکه های انلاین و وبسایتم میپردازم، با سوالات متتوعی مواجه می شوم که در حوزه ی روان شناسی و مشاوره است و خب طببعتا من صلاحیت مشورت و درمان در این حوزه ها را ندارم اما میخواهم این را بگویم که در برخی از موضوعات مخاطب از هم پوشانی زیاد فن بیان و روان شناسی، به اشتباه فکر می کند که باید از مربی فن بیان سوال روانشناسی خود را بپرسد.
فن بیان فقط فن بیان نیست. اگر بخواهم باز هم با مثال توضیح بیشتری بدهم، فن بیان همچون ورزش بدنسازی است که هر رشته ی ورزشی تخصصی بدنسازی مربوط به خودش را نیز دارد اما در عین حال بدنسازی به خودی خود یک رشته ی مجزا هم هست.
برخی از شاخه ها و رسته هایی که فن بیان را بشدت نیاز دارند و فن بیان نیز برای آن ها دریچه ای باز کرده عبارتند از: مذاکره، سخنرانی، گویندگی،تئاتر، بازیگری،ارتباطات روزمره، ارتباطات انسانی، فروش، تولید محتوا. تبلیغات و بازاریابی.
گفته بودم فن بیان مظلوم است اما چرا؟
چون گاهی افراد با شنیدن نام فن بیان فکر میکنند و می گویند که ما فن بیانمان خوب است درحالیکه فن بیان بیچاره بی خبر از همه جا در طاقچه نشسته و خاک می خورد. این پدیده بسیار خطرناک است چون دانش نداشته می شود توهم دانش و این یعنی گمراهی علمی و مهارتی و غرور کاذب و در نهایت افت شغلی و ارتباطی شدید.
خلاصه اش کنم و بحث را ببندم: اگر بخواهم یک جمله ی دیگر در باب تعریف فن بیان بگویم از تجربه ی مطالعاتی و مربیگری خودم در این سالها استفاده می کنم و نظر خودم درباره ی فن بیان را با شما به اشتراک می‌گذارم:
فن بیان یعنی همه ی هر آنچه که از ما برای برقراری ارتباط ساتع می شود حتی بوی عطر ما. چرا که معتقدم همه ی حرکات و رفتارهای ما درحال بیان چیزی هستند و فن بیان یعنی تکنیک هایی برای بیان بهتر…

برچسب ها:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *