عمران خودآموز در گفتگو با صدای آزادی : هنرمندان لنگرگاه همدلی ایلام و کرماشان هستند
اشکان میری: آنهایی که با فضای فرهنگی و هنری ایلام آشنا هستند، می دانند که در سالهای پشت سر در این عرصه اتفاقات مثبت فراوانی افتاده است. کم نیستند ناظران فرهنگی آگاهی که خارج از مرزهای ایلام شاهد تولد نگاههایی تازه به فرهنگ و ادبیات کوردی در گویش ها و لهجه های مردم این استان بوده اند. این اتفاقات را اگر چه نباید به نام یک اداره و یک نفر ثبت کرد، اما در این میان اداره کل فرهنگ و ارشاد ایلام و مدیر کنونی آن نقشی ماندگار در چنین تحولات مثبتی داشته است. گفتگویی که پیش روی شماست، با «عمران خودآموز» صورت گرفته است. او که در پست های مختلف در این اداره تا سالهایی که مدیر کل این مجموعه فرهنگی بوده و مانده، توانسته است گامهای بلندی بردارد. ضمن دست مریزاد به خودآموز و همکارانش، در این گفتگو دریچه ای بر نگاه فرهنگی و فعالیتهایش می گشاییم:
ابتدا از خودتان بگویید. چگونه مسیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را برای کار دنبال کردید و از دنیای تعلقات ذوقی تان بگویی. اینکه دستی بر آتش شعر دارید و کوردیسروده هایتان دلنشین و شنیدنی هستند.
عمران خودآموز هستم. متولد ۱۳۵۷، اهل گواور که دوره دبستان، راهنمایی و دبیرستان را در همان بخش و مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد را در رشتههای علوم تربیتی و مدیریت اجرایی در استانهای کرماشان و کردستان گذراندهام. سال ۱۳۸۳ به عنوان کارورز ابتدا در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان اسلام آباد غرب و سپس مدیریت مجتمع فرهنگی هنری بخش گهواره شروع به کار کردم. در همان سال در آزمون استخدامی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پذیرفته شدم و نیمه دوم سال ۱۳۸۴ به عنوان کارشناس مسئول مطبوعات و تبلیغات اداره کل ارشاد ایلام رسماً کار خود را آغاز کردم.
از سال ۹۱ تا ۹۶ معاون فرهنگی هنری اداره کل و از بهمن ۹۶ به عنوان مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام منصوب شده و خادم جامعه فرهنگی هنری این استان هستم. سر سوزن ذوقی در زمینه شعر فارسی و کوردی دارم که قبل از اشتغالم در فرهنگ و ارشاد اسلامی تاحدودی ظهور و بروز پیدا کرد ولی تلاش چندانی برای شکوفایی آن نداشتهام. بیگمان مشغله کار اجرایی دلیل کمتوجهی به این استعداد ذاتی بوده است، که البته این ذوق نهفته کماکان در من هست و پس از فراغت از مدیریت و مسئولیت آن را دنبال خواهم کرد.
آنچه این سالها از فرهنگ و ارشاد ایلام بر خروجی رسانه ها قرار می گیرد، نشان از همتی ویژه در توجه به فرهنگ بومی است. مشتاقم بپرسم که چه کارهایی در این عرصه انجام داده اید و مهمتر آنکه برای خود مجموعه فرهنگی تان نیز مقبول و دلپسند بوده است یا خیر؟
از اینکه اخبار و احوال حوزه فرهنگ و هنر ایلام را رصد میکنید، سپاسگزارم و بیگمان رسانه وزین صدای آزادی و سایت دیرپای بلوط نقش ویژهای در انعکاس برنامههای فرهنگی ایلام به خارج از مرزهای استان داشته است. توجه به فرهنگ بومی از سال ۱۳۹۱ که معاون اداره کل فرهنگ و ارشاد ایلام شدم مهمترین دغدغه و اولویتدارترین برنامه من بود و همواره به عنوان یکی از علایق و اولویتهای مهم مد نظرم بوده است.
شناسایی، معرفی و بزرگداشت مفاخر فرهنگی، هنری و ادبی استان ایلام که نام و آوازهای منطقهای و فرااستانی دارند، مهمترین برنامه اداره کل ارشاد ایلام در یک دهه اخیر بوده است. همایش نکوداشت مفاخری چون: ولیمحمد امیدی، شاکه و خانمنصور، حشمت منصوری جمشیدی، محمدرحیم خان کُرد، علیشاهخان حیدریزادی و چهرهها و شخصیتهای هنری برجستهای چون استاد علیاشرف صندوقآبادی، مهدی علایینژاد، شادروان فرجا… بازیار و زندهیاد علی باسره از جمله برنامههایی است که در این راستا برگزار شده است.
بخش دیگری از توجه ما در این سالها معطوف به بنیانگذاری رویدادهایی بوده که موجب جریانسازی و کشف و پرورش استعدادهای ارزشمندی در حوزه فرهنگ و ادب بومی شده است. از جمله آنها میتوان به جشنواره منطقهای شعر «منال» اشاره کرد که چهار دوره آن با موفقیت و استقبال علاقهمندان به زبان و ادب کوردی برگزار شده و باعث رویآوردن خانوادهها به زبان مادری و ترغیب کودکان به یادگیری آن شده است. جایزه یا خلات ادبی ایلام، جشنواره داستان بومی«رازان»، جشنواره شعر بومی «ههلهت»، جشنواره ملی ایلبانگ اقوام و عشایر ایران زمین، جشنواره ملی سُرناوا و جشنواره چمر و چوپی مهمترین و تاثیرگذارترین رویدادهای فرهنگی و هنری با محوریت و موضوع توجه به فرهنگ بومی بوده است.
علاوه بر این اقدامات میتوان به تقویت بخش کوردی جایزه کتاب سال استان و کنگره ملی اربعین در آینه شعر اقوام ایرانی که یک برنامه آیینی است اما زمینهای برای تقویت فرهنگ و زبان اقوام ایرانی فراهم کرده است، نیز اشاره کرد.
حمایت از چاپ و نشر کتابهای بومی از جمله: دیوان علیاصغر عباسی آرام، دیوان حشمت منصوری جمشیدی، هورههای ایلامی، مناجاتنامه طاهر باباخانی، کتاب جشنواره سُرناوا، آثار برگزیده جشنواره شعر «منال»، آثار برگزیده جشنواره داستان«رازان»، آثار برگزیده کنگره ملی عقیق و ارغوان، کتاب تشبریق (لری)، مستند چمر و چوپی، مستند روستای فرهنگی شیخ ماخو و…باز هم بخشی از توجه ما به ثبت و ضبط فرهنگ بومی بوده است.
مهمتر از همه میتوان به تجلیل از فعالان حوزه فرهنگ و ادبیات بومی در قالب برنامه عصر سپاس، حمایت از نشستهای تخصصی نقد و بررسی کتاب، نقد جریانهای فرهنگی و کمک به صدور مجوز انجمنهای شعر و داستان با هدف تقویت فرهنگ بومی، واژهگزینی و آموزش رسمالخط کوردی و سایر گویشهای رایج در استان نیز اشاره کرد.
خلاصه، همراهی و همدلی با کنشگران و تلاشگران عرصه فرهنگ بومی، رویکرد اصلی ما طی یک دهه اخیر بوده و معتقدیم پایه و پیشنیاز تقویت فرهنگ عمومی و فرهنگ ملی، صیانت از فرهنگ بومی است.
چه تشابهاتی در فضای فرهنگی ایلام و کرماشان برایتان قابل توجه تر بوده است؟
استان ایلام و کرماشان که از دیرباز در یک حوزه جغرافیایی و فرهنگی زیستهاند، وجه اشتراک و تشابه زیادی دارند؛ از جمله: فرهنگ، زبان، گویش و مذهب مشترک، که محملی برای ایجاد ارتباطات دیرینه و موجب در هم تنیدگی قومی و خویشاوندی بین بخشهای عمدهای از مردم این دو استان شده است. سبک زندگی، آداب و رسوم و آیینهای مردمان این دو استان بسیار به هم شبیه است. گذشته تاریخی مشترک و وقایع معاصر از جمله جنگ تحمیلی، حس همزیستی مردمان این دو استان را تقویت کرده است. ایلامیان همانقدر داستان شیرین و فرهاد را در حافظه خود دارند، که کرماشانیان داستان شاکه و خانمنصور را. خلاصه اینکه میراث ناملموس فرهنگی ایلام و کرماشان مشترک و غیرقابل مرزگذاری است.
در ایجاد تعاملات فرهنگی بین این دو استان چقدر تلاش داشته اید؟ و آیا الزاماً ایجاد چنین ارتباطی مهم می تواند باشد؟
قطعا مهم است. بسیاری از برنامههایی که در استان ایلام برگزار شده با حضور اُدبا و چهرههای فرهنگی استان کرماشان بوده است و چهرههای فرهنگی این استان نقش مهمی در داوری جشنوارهها و رویدادهای استان ایلام بر عهده داشتهاند. استاد میرجلال الدین کزاری، صیدقلی کشاورز، رضا موزونی، سعید عبادتیان و بسیاری از اساتید حوزه شعر و ادب کرماشان بارها و بارها در همایشها و برنامههای منطقهای و ملی ایلام حضور یافتهاند و علاوه بر فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدا و سیمای ایلام هم بستر مناسبی برای حضور نخبگان کرماشانی در ایلام و تبادل فرهنگی بین دو استان ایجاد کرده است.
از سوی دیگر این تعامل و تبادل فرهنگی در سطح عمومی و غیر رسمی نیز شکل گرفته و روز به روز در حال تقویت است. راهاندازی جوایز ادبی خصوصی توسط نشر باشور در ایلام و صدای آزادی در کرماشان و همچنین درج اخبار و گزارش رویدادهای فرهنگی و نیز معرفی اشعار و آثار شاعران بومیسرای ایلامی و کرماشانی در سایت ادبی بلوط بر سطح این تعاملات افزوده است.
اگر چه کم رنگ، اما ایلام و کرماشان از حیث تنوع فرهنگی، زبانی و هنری، دارای چینش های ویژه ای هستند. مثلاً تنوع گویشی ، قومی و غیره. در چنین فضاهایی چگونه می توان بر روی اشتراکات تاکید داشت؟
هر یک از این دو استان به تنهایی جورچینی از فرهنگها، گویشها، آیینها و شیوه زیست خاص خود هستند که به هر یک از آنها هویتی واحد بخشیده است، اما در یک نگاه کلی و بدون در نظر گرفتن مرزهای قراردادی و تقسیمات کج و معوج کشوری، ایلام و کرماشان از ابعاد مختلف در یک منظومه فرهنگی مشترک قرار دارند و علاوه بر وجوه بیشمار فرهنگی، به واسطه تعاملات اقتصادی و بازرگانی، راههای مواصلاتی، ارتباطات سیاسی و تبادل منابع انسانی در سطوح اداری و اجرایی این دو استان بیش از پیش به هم نزدیک شدهاند.
نکته مهمی که اینجا باید یادآور شوم این است که تعارض منافع دو استان بر سر مسائلی چون نفت، راه، آب و…اقتضای مباحث توسعهای و خاص فضاهای سیاسی است و هیچگاه نمیتواند خلل و خدشهای در همزیستی مسالتآمیز و تعامل دیرپای فرهنگی مردم ایلام و کرماشان ایجاد کند، چرا که تعارضات سیاسی همواره با تدبیر و درایت اهل فرهنگ مرتفع میشوند و هنرمندان و اهل قلم لنگرگاه وحدت و همدلی بین مردمان دو استان هستند.
قطعاً خاطرات ماندگاری از محیط های فرهنگی ایلام دارید که سالها با شما خواهند ماند. مشتاقیم یکی از این خاطرات را از زبان شما بشنویم
لحظه لحظه حضورم در ایلام برای من دلنشین و خاطره انگیز است، اما اگر بخواهم حرفی از آن هزاران را بازگو کنم، باید به سال ۹۲ برگردم! زمانی که معاون فرهنگی و هنری اداره کل بودم و ایده جشنواره شعر«منال» به ذهنم رسید. آن را با آقای علیمحمد محمدی رییس وقت انجمن شعر و ادب ایوان مطرح کردم و ایشان ابتدا از پذیرش آن طفره میرفت چرا که به دنبال دبیرخانه جشنواره شعر بزرگسالان بودند و شعر کودک را در سطحی نازلتر میدیدند یا اینکه مطمئن نبودند این ایده عملی شود و بتواند به جریانی فرهنگی و پرثمر بدل شود، تا اینکه از جناب آقای علی ادیب از همکاران پیشکسوتمان مدد خواستم و ایشان واسطه شدند تا آقای محمدی را اقناع کنند. از زمان طرح آن ایده تا امروز چهار دوسالانه شعر منال برگزار شده و در آخرین دوره آن که سال ۹۹ و در شرایط کرونا برگزار شد بیش از ۱۰۰۰ ویدئوی شعرخوانی کودکان نه در سطح منطقه بلکه در گستره زبان کوردی به دبیرخانه جشنواره واصل شد.
خاطراتی از این دست زیاد دارم و اکثر رویدادها و اتفاقات خوبی که در حوزه فرهنگ و هنر ایلام افتاده است حاصل همین ایدهپردازیها و بهرهگیری از خرد جمعی شاعران، اهل قلم، نخبگان ایلامی و همکاران خوشفکر اداره کل بوده است.
قطعاً هر مدیر خلاقی در عرصه کاری خود نمی تواند به همه ایده هایش جامه عمل بپوشاند و گاه شبیه حسرتی با او مدتها می ماند. آیا برای شما هم چنین اتفاقی افتاده است؟
بله، قطعا همینطور است. یکی از ایدهها و برنامههایی که به خاطر مضایق مالی و اعتباری و فقدان زیرساختهای مناسب نتوانستیم به آن جامه عمل بپوشانیم معرفی ظرفیتها و زوایای فرهنگی منطقه لکنشین هلیلان است. منطقهای که از منظر توسعه و از نظر عمرانی و زیرساختی محروم و غیربرخوردار، اما از فرهنگی دیرینه و اصیل برخوردار است. یکی از مفاخر متقدم این دیار “خانه داجیوند” بوده است که شعر او شهره خاص و عام بوده و بنا داریم برای ایشان همایش بزرگداشت برگزار کنیم. موقعیت جغرافیایی هلیلان که بین سه استان ایلام، کرماشان و لرستان قرار گرفته است، ضرورت توجه مشترک و همافزا به این منطقه را مضاعف کرده است.
دومین ایده و حسرتی که همواره با خود دارم و امیدوارم در آینده بدان جامه عمل پوشانده شود، اجرای آثار هنری فاخر در مراسمات شادی به ویژه عروسیها است. همانگونه که میدانید عمومیترین و مردمیترین محافل مردمان غرب کشور به ویژه ایلام و کرماشان مراسمات شادی و عزا است. آنچه در این مراسمات به عنوان محتوای فرهنگی و هنری عرضه و ارایه میشود آن چیزی نیست که مطلوب فرهنگ و پیشینه تاریخی این مناطق باشد. سطح محتواها در این مراسمات به شدت تنزل پیدا کرده است و مردم نیز بنا به ملاحظات عرفی مجبور به تحمل آن هستند. این در حالی است که هنرمندان حوزه موسیقی، شاعران و گروههای رقص کوردی(ههلپهرگه) میتوانند با بهرهگیری از نظرات صاحبنظران حوزه جامعهشناسی و مردمشناسی سبک نوینی از تلفیق شعر و رقص و موسیقی کوردی ابداع کنند و به عنوان بدیلی برای آنچه امروز در تالارها و محافل شادی در حال اجرا است، به جامعه عرضه نمایند.
حرف پایانی تان برای این گفتگو چیست؟
حرف پایانی من تشکر و قدردانی از جنابعالی و رسانه وزین صدای آزادی است که مشعلدار شایسته فرهنگ و ادب کوردی در عرصه رسانه است. همچنین جا دارد از تمام همکاران و همراهان خوبم به ویژه دوست و همکار فرهیختهام جناب آقای یونس قیطانی، معاون فرهنگی و رسانهای اداره کل که همراه همیشگی من در این عرصه سترگ بوده است، قدردانی کنم.