رییس حوزه هنری استان کرماشان: درصددیم تئاتر کوردی راه بیندازیم
مدتهاست عرصه های مدیریت فرهنگی در کرماشان، در رخوتی نگران کننده به سر می برند. در رأس آنها ارشاد اسلامی به اغمایی دردناک رفته و هیچ تکاپوی فرهنگی و هنری شایسته و بایسته ای از آن ندیده و نمی بینیم. هفته گذشته رییس حوزه هنری استان مهمان هفته نامه صدای آزادی بود. قبل از دیدار با وی، خواستیم یکی را شماره های صدای آزادی را با این تیتر به پیشخوان مطبوعات بفرستیم که:« شین و وهێ و چهمهرێ/ ئڕاێ حهوزهێ هۆنهری!. افشین آزادی را تنها در حد نام می شناختیم. اما آن روز او را و دغدغههایش را بیشتر دیدیم و شنیدیم و او را انسانی آگاه و دردمند به حوزه های فرهنگی استان دیدیم. در حین گفت و شنید، تلفن هایی که داشت، بخش هایی از مشکلات مالی مجموعه کاریاش را لو داد و فهمیدیم که چقدر مسائل مالی و نبودش مدیران را تحت فشار قرار داده است. بخشهایی از گفته های این مقام مسئول فرهنگی را در اینجا نقل می کنم تا شما هم با آزادی بیشتر همراه باشید:
وی ضمن شنیدن نقدهایی کلی که بر امر فرهنگ و مدیریت فرهنگی در استان وارد است، کلامش را با یک تجربه خاص شروع کرد: تعدادی کودک کار (دختر و پسر) از یکی از محله های محروم شهر را به حوزه هنری دعوت کردیم. از آنها خواستیم که خودشان را در آینده نقاشی کنند! (برای آینده شان چه آرزویی دارند؟) نقاشیها که جمع شد، در کمال ناباوری دیدیم که همه پژو 405 شوتی کشیده اند!. حال در نظر بگیرید که چقدر کار فرهنگی لازم است که بتوان چنین نگرشی را از ذهن هزاران کودک مناطق و محلات فقیر نشین استان پاک کرد؟
آزادی ضمن اشاره به اپیدمی کرونا و گرفتاری های یکی دو ساله ای که ایجاد کرد، افزود: متاسفانه در امر مبارزه با کرونا، اولین و مهمترین قربانی دولتی، متولیان فرهنگ در جامعه(ادارات فرهنگی) بودند. چرا که بهانهای بهتر از کرونا برای قطع بودجه های معمول حوزههای فرهنگی نداشتند. در دیداری که با یکی از مسئولان استان داشتم، بحث مبارزه با بیماری کرونا را بهانه عدم تخصیص بودجه فرهنگی قرار داد و گفت فعلا فرهنگ برای ما اولویت نیست.
وی ادامه داد: حوزه هنری از کنگاور تا مرز قصرشیرین و خیلی فراتر از آن حوزهی کاری دارد. باید برای همه اثر تولید کند و اثربخشی داشته باشد. چقدر بودجه عملیاتی سالیانه دارد؟ بودجه فصل پنجم سال 1400 حوزه هنری 95 میلیون تومان بوده است.
این امر حتی به صورتی جدی در جامعه ما نهادینه شده است که اگر خانوادهها از لحاظ معیشتی دچار تنگنا شوند، اولین قربانی در آن خانوادهها کتاب و محصولات فرهنگی است و نتیجهاش هم از همان ابتدا معلوم است.
افشین آزادی بحث را به جای دیگری می کشاند و می گوید: استاندار دولت قبل در مدت مسئولیتش در استان حتی یک بار از ما نخواست که شما دارید چکار می کنید؟ در صورتی که استاندار مکلف است که از مدیران زیرمجموعهی استانی چنین بازخواستی داشته باشد. این امید را از استاندار جدید کرمانشاه داریم که مدیران فرهنگی را هر از چندگاهی دور هم جمع کند و از احوالات فرهنگی استان جویا شود.
وی دوباره به وضعیت بودجه ادارات فرهنگی پرداخت و با اشاره جلسه تودیع و معارفه مدیران ارشاد گفت: صحبتهای آقای فاضلی را یک بار بشنوید. اگر چه اندکی با دیدگاههای ایشان اختلاف نظر دارم اما صحبتهایش در زمان تودیع حرف دل همه ما بود. مدیران فرهنگی کشور با تفنگ خالی ایستاده اند. با تفنگهای خالی خالی!.
وی در پاسخ به این سوال که چرا خبر مثبتی بر خروجی خبررسانهای نهادها و ادارت فرهنگی قرار نمیگیرد، گفت: واقعاً خبر مثبت نداریم. چرا باید داشته باشیم؟ شما به عنوان رسانه فرهنگی سراغ مدیران ارشد استان بروید و بپرسید که برای فرهنگ چه کرده اید؟ وقتی مسئولان نمی دانند چند اداره و نهاد فرهنگی در استان وجود دارد؟ وقتی نمی توانند ده هنرمند کرمانشاهی را نام ببرند، چه توقعی باید از چنین مسئولانی داشته باشیم؟
آزادی همچنین ادامه داد: با این توصیفات، از سال 1399 تصمیم تازه ای گرفتیم. البته می توانستیم بگوییم که چون بودجه ای وجود ندارد، ما هم عملاً کاری نکرده ایم اما با تشکیل اتاق فکرهایی متشکل از سه طیف دانشگاهیان، هنرمندان و همکاران اداری به دنبال این بودیم که راه برون رفت از چنین مشکلی چیست؟خروجی چنین جلساتی لیست بلندبالایی از ضعفها و قوتهای فرهنگی بود. یکصد و بیست مورد!. وزن تهدیدها و نقاط ضعف را سنجیدیم و پس از تجریه و تحلیل های فراوان سند زیست بوم فرهنگی کرمانشاه را نوشتیم. پس از این برای حوزه هنری یک برنامه و یا سند تحول سه ساله نوشته ام. از مهر 1400 تا مهر 1403 چه کارهایی باید انجام بدهیم؟ حرف اصلی این سند این است که هنرمند کرمانشاهی اثر تولید کند و فرایند تولید، خرید توسط مردم و بهبودی وضعیت معیشت هنرمند صورت بپذیرد.
وی در تشریح سند تحولش به هفت راهبرد اشاره کرد و توضیح داد: راهبرد اول را ادبیات پایداری گذاشتیم. متعهد شدیم که در مدت این سه سال 44 جلد کتاب تاریخ شفاهی منتشر کنیم. البته در پی آنیم که خود کتاب به فروش برود نه اینکه در قفس کتاب پشت میز مدیران به عنوان دکور استفاده شود. اصل هم در چاپ و نشر کتاب همین است. اگر از شاعری کتابی چاپ می شود، باید به فروش برود. نه اینکه شاعر مجبور باشد آنها را به دوش بگیرد و به دوستان و آشنایان و… تقدیمش کند!.
آزادی به نبود اقتصاد فرهنگ در استان اشاره کرد و گفت: هنرمندان بزرگی داریم که در حوزه های تجسمی و تولید آثار خوشنویسی و نقاشی، اعتباری برای این شهر هستند اما متاسفانه در فقر زندگی می کنند. چرا راهکاری تدوین نشود که به جای «تابلو فرش های و ان یکاد»ی که از دیگر مناطق به منازل و ادارات استان ما میآید!، آثار خوشنویسی همین آیات که توسط هنرمندان کرمانشاهی تولید شده اند در منال مردم زینت آفرین شوند؟
فکر می کنم خیلی تغییرات باید شکل بگیرد. به جای حمایت مالی مستقیم، راهکارها باید عوض شوند. سالن تئاتری را با نام استاد گراوندی راه انداختیم. از هنرمندان تئاتر خواستم که آثارشان را در این اینجا به معرض دید بگذارند. گفتم که تبلیغات کار را ما انجام خواهیم داد و تعدادی هم بلیط خریداری می کنیم. به همین شکل می شود به راهکارهای تازه تر هم رسید و تئاتر و سایر هنرها می توانند جان تازه ای بگیرند و در همین راستا اقتصاد هنر هم باید بتواند نفس بکشد و هنرمند راضی باشد.
آزادی همچنین به ضروت ایجاد ساز و کارهای تازه بر بسترهای مجازی اشاره کرد و گفت: ما باید چهار استارتاپ در استان ایجاد کنیم. یکی از آنها به صورت آزمایشی راه اندازی شده و برای بقیه هم برنامه داریم.
یکی دیگر از راهبردهای ما معرفی و تقویت الگوهای هویتی است. راستی چند مجسمه از بزرگان فرهنگ و هنر در خیابانهای شهر داریم؟ چرا مجمسمه جواد کریمی ها را سر خیابانی نصب نکنیم؟ یک مجسمه در مسیر بازرگانی داریم مردی که سرش را خم کرده و ظریفی هم با ماژیک رویش نوشته: «داڵگێ مردێیه». چرا بر این همه خیابان و کوچه شهر نام هنرمندی نیست؟
وی به بدسلیقگی های بصری شهر پرداخت و افزود: به جای نقاشی ها و طرح های دلفین و آب و آبشار دیواری شهر می توان از فاکتورهایی برای معرفی هویتی استان استفاده کرد. وی همچنین پرسید که دایناسور، فیل و دلفین کجای فرهنگ ماست؟ کجای فرهنگ ایرانی، کوردی، کرمانشاهی، شیعی، اهل سنت، اهل حق است؟
رییس حوزه هنری استان افزود برجسته سازی الگوهای هویتبخش از راهبردهای دیگر ماست. در طی این برنامه سه ساله دو استارتاپ فروش کتاب و چهار استارتاپ برای فروش محصولات هنری هنرمندان استان راه اندازی خواهیم کرد. همچنین چهار مستند و یک آلبوم موسیقی با الگوهای هویت بخش استان، سه نمایش صحنه ای، هفت نقاشی دیواری، 15 قسمت انیمیشن و موارد دیگر از جمله مجموعه های داستانی، سردیس و پوسترهایی با مفاهیم هویت بخشی تولید خواهیم کرد.
دکتر افشین آزادی در پایان این نشست، ضمن آسیب شناسی حوزه فرهنگ کرمانشاه، مسائل و مشکلات دیگری را هم مطرح کرد. از جمله: کمبود پژوهشگر در حیطههای هویتی و … و ابراز امیدواری کرد که بتواند با بهره مندی قلم و هنر و نظر اهالی فرهنگ اتفاقات خوبی شکل بگیرد. از جمله اینکه برنامه داریم از این به بعد تئاتر کوردی راه بیندازیم. تئاتر باید به شهرستانها برود و به زبان مردم ارائه شود. در حوزه دانشنامه کرمانشاه شناسی باید کار کنیم. مجتمع فرهنگی عرضه مصولات هنری داشته باشیم و همه اقلام فرهنگی کرمانشاه را در یک مجتمع فرهنگی عرضه کنیم.
انتشار در هفته نامه صدای آزادی / شماره 640 / اردیبهشت 1401