استاد حشمت لرنژاد هنرمند مولف نە مقلد ! / مسعود قنبری

 

صدای آزادی: تشکیل ارکستر رادیو کرماشان را در ابتدای دهە چهل، باید دوران طلایی موسیقی کردی و به ویژه موسیقی کرماشان قلمداد کرد. ارکستری که به مدد مدیریت افراد کاربلد و دلسوز بخصوص از سال ١٣٥٠ تا ٥٧ که استاد مظهر خالقی مدیر این مرکز بودند، منجر به خلق آثار ماندگار بسیار گردید.
این ارکستر با موزیسین های توانمندی همجون اساتید: مسقطی، مسنن، زنگنه، میرزاده، مرآتی، عبدالصمدی، پولکی، آهوان، ایزدی و… و خوانندگانی مانند اساتید: حسن زیرک، خالقی، لرنژاد، پیرخدری، برادران سابور، فتانه ولیدی، پریوش جدیدالاسلام البرزی، سعید قندی و… آثار شاخص بسیاری را به آرشیو موسیقی کردی افزود. آرشیوی که دریغمندانه در انقلاب ٥٧ مورد هجوم افراد کج سلیقه و دگم اندیش قرار گرفته و بخش زیادی از آن به آتش کشیده شد. ارکستر رادیو کرماشان با سازآرایی و سازبندی و فرم و عناصر موسیقایی خاص خود و نیز نوازندگان و آهنگسازانی که سالها ترکیب نسبتا ثابتی داشتند، گونه ای از موسیقی را ارائه کرد که سبب تمایزگذاری بین موسیقی کرماشان با دیگر مراکز موسیقی نظیر سنندج و مهاباد و سلیمانیه و هولیر می گردد.
بی گمان یکی از شاخص ترین و منحصر به فرد ترین هنرمندان موسیقی کرماشان زنده یاد حشمت لرنژاد است. هنرمندی که با صدای رسا و پر وسعت و پرسوزخود، سبک خاصی از آواز و ترانه را ارائه داد که کاملا شخصی و مختص به خود او بود و آنچنان در این سبک درخشید که بسیاری تلاش کردند همچون او بخوانند. او قبل از انقلاب آثار درخشانی را خواند و بعد از انقلاب نیز از معدود کسانی بود که علیرغم تمام مشکلات و موانع و بی مهری به موسیقی و هنرمندان، تلاش کرد چراغ موسیقی کردی را در این سامان افروخته دارد.
شاید مهمترین وجهی که استاد حشمت لرنژاد را از بسیاری ازخوانندگان متمایز می کند این است که وی یک هنرمند مولف است نه مقلد. هنرمندی که آثارش علاوه بر بعد ظاهری، واجد بعد معنایی نیز بوده و مبتنی بر نوعی کشف رمز هستند. چنان که اگر در کارهای ایشان دقت و توجه کنیم، ضمن بهره بردن از اساتید بزرگ موسیقی کردی، خود خالق شیوه ای مجزا و بسیار دل انگیز در موسیقی کردی است و لحن و رنگ و شیوه تلفظ کلمات و تحریر و حس آمیزی و اوج و فرودهایش در خواندن، مختص خود اوست. در تمام عاشقانه های وی، حتی ترانه هایی که به ظاهر شاد هستند، غمی کهن و اساطیری که انگار یادآور عشق بر باد رفته ی فرهاد است، با تمام وجود احساس می شود و شاید آن کشف رمزی که هنرمند مولف و آفرینشگر را از مقلد و مصرف کننده متمایز می کند، همین غم باشد.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که در روزگاری که قله های موسیقی کردی همچون علیمردان، حسن زیرک، طاهر توفیق، ماملی، خالقی و… شاهکارهای خود را با گویش سورانی به گوش جان مردم رسانده بودند و به نوعی موسیقی کردی تحت سیطره این فضا و زبان بود، استاد لرنژاد با همراهی برادرش زنده یاد یدالله لرنژاد (شیدا) با درک درست نیاز فرهنگی و اجتماعی و جسارت هنری، دست به انتخابی درست زده و بیشتر ترانه های لرنژاد با اشعار برادرش شیدا، با گویشی ارائه می شد که زبان اکثریت گویشوران کرماشان و منطقه بود. حرکتی ارزشمند که کرماشان در مسیر آسیمیله و دگردیسی زبانی و استحاله فرهنگی سخت بدان نیاز داشت و عاشقانه های دو برادر، بر جان و زبان عاشقان کرماشان جاری بود و ناخودآگاه آنان را به سمت زبان مادری دعوت می کرد.
زندە یاد لرنژاد برای فرهنگ و هنر کرماشان زحمت بسیار کشید. در اوایل دهە ٧٠ در دوران رکود شدید هنر و در برهوت فرهنگی بعد از جنگ، کنسرت ماندگار ایشان با همراهی استاد سیاوش نورپور، از اتفاقات مهم فرهنگی تاریخ کرماشان به شمار می رود و یا اجرای بسیار حسی وتاثیرگذار ایشان در سوگ حلبچه، با همراهی تار زنده یاد استاد چاله چاله، بیانگر بخشی دیگر از ابعاد شخصیت هنری این بزرگمرد می باشد. استاد حشمت لرنژاد، هنرمندی است که با وارستگی و مناعت طبعش، با خلاقیت و قدرت آفرینندگی اش وبا صدای آسمانی و ماندگارش، در تاریخ فرهنگ و هنر کردی، قله ای است به بلندای بیستون و نام و یاد و آثارش تا همیشه برجان مشتاقان موسیقی کردی جاری است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *