نکوداشت بزرگان نوعی حق شناسی است / محمد حاجی زین العابدینی

 

به بهانه بیست و هفت اردیبهشت و روز استاد پرتو کرماشانی / به اهتمام: گروه فرهنگی دنگ پراو

چند سالی است که به همّت گروه فرهنگی هنری «دنگ پراو» روز بیست و هفتم اردیبهشت ماه تحت عنوان «روز استاد پرتو کرماشانی» نامگذاری شده و خوشبختانه مورد توجه و مسرّت اهالی فرهنگ و هنر زاگرس نشینان و دوستداران شعر و ادبیّات قرار گرفته است.
قبل از هر چیز باید به این نکته اشاره کنم که؛ بیست و هفتم اردیبهشت ماه سالروز تولد جناب آقای علی اشرف نوبتی شاعِرِ بلند آوازه دیارمان نیست چرا که این پیرِ پاک اندیش و صاحبِ ذوق متولد ششم مهر ماه 1310 خورشیدی است که بعضا” به اشتباه روز میلادش ذکر می گردد هرچند این «روزِ خاص» نوعی تولد است برای دنیا دیده هنرمندی که می بیند پاس اش می دارند و چه زیباست چنین روزهایی.
مقدمتا” به عرض می رسانم در این «اختصاریه» بنا نیست در مورد زندگینامه استاد پرتو و یا اشعار دلنشین و پر طراوتش چیزی بنویسم چرا که بارها و بارها در سنوات گذشته به آن پرداخته شده و چندین بار در مطبوعات محلی استان این مهم انجام گرفته و حتی مستندی از بیوگرافی استاد پرتو به همّت خانم طاهره فیض در سال 1396 تهیه و ارائه شده که دیگر جایی برای پرداختن به این بخش باقی نمی ماند و در ثانی، حقیر در جایگاهی نیستم که به عنوان یک صاحب نظر متخصص در خصوص اشعار آن «بزرگوار بی ادعا» اظهار نظر کنم. امّا به عنوان یکی از ارادتمندان به وی و علاقمندان حوزه هنر، دوست داشتم در برنامه نکوداشت استاد مشارکت داشته باشم.
برخی ها معتقدند استاد پرتو را تنها نه به سبب اشعار بی غل و غش اش بلکه به خاطر ویژگی های شخصیّتی اش باید ستود هرچند با نگاهی به مجموعه اشعارش با عنوان «کوچه باغی ها» که در سال 1377 به اهتمام استاد محمد علی سلطانی منتشر شد هر مخاطبی به سر ذوق آمده و نهایتا” به تحسین اش وا داشته میشود.
بد نیست این مورد را هم اضافه کنم که در خصوص خلقیّات استاد پرتو، مختصر اختلاف نظری جاری است مثلا” آنهایی که مراوده نزدیکی با او نداشته و ندارند به لحاظ این که وی کمتر در مجالس و محافل ادبی و هنری ظاهر می شود او را متکّبر و یا منزوی می دانند و عدم حضورش را در انجمن های ادبی شهرمان موجب ایجاد ذهنیّت نادرستی شده که استاد پرتو؛ انجمن ها را قابل نمی داند، در حالی که نزدیکان و دوستانش تصدیق می کنند که وی بسیار متواضع و بی ادعاست و کلا” سبک زندگی اش بدین گونه است که از جار و جنجال می پرهیزد. بهترین دلیل برای صحت و سقم موضوع را می توان در مضامین اشعارش جستجو کرد که حرف هایش حرفِ دلِ مردم کوچه و بازار است، مضافا” اینکه ما، هنرمندان بسیاری در حوزه های مختلف داشته و داریم که همچون عرفا، عُزلت و تنهایی را بیشتر پسندیده و مرامشان اینگونه است.
به نظر من هر شاعری سبک و زبان خودش را دارد و هیچ کس شبیه دیگری نیست امّا در اندیشه های هنری جهان شباهت هایی وجود دارند که نمی توان منکر آن شد مثلا” صرف نظر از تفاوت های فردی، سبکی و اقلیمی، در قیاس استاد پرتو با شاعر مردمی یونان«یانیس ریتسوس» می توان، روانی و دلنشینی و قابل فهم بودن اشعارشان برای عموم را نوعی تشابه تلقی کرد، آنجایی که «یانیس» می گوید؛
صلح خواب معصومانه کودک است.
صلح نان داغ است بر سر سفره همه.
صلح گشتن عاشقان، در سایه سار درختان است.
صلح زمانیست که توقف اتومبیلی در خیابان، هراسی برنمی انگیزاند.
صلح زمانیست که در گودال بمب ها درخت بکاریم.
صلح زمانیست که زندان ها را کتابخانه کنیم.
برادرم دستت را به من بده،
صلح این است به همین سادگی !
خُب می بینیم که اشعار پُر محتوای این چنینی، در عین پرباری و زیبایی، آغشته اند به «سادگی» و همین «سادگی» است که خیلی از مخاطبین را مجذوب می کند مثل این شعر استاد پرتو؛
چون حبابی دیده وا کردیم در دریای هیچ
عمر بگذشت ای دریغا بر سر سودای هیچ
در میان جنگلی از آهن ودود و غبار
شهر هیچستان ما را بین و این غوغای هیچ
وجه تمایز این دو سبک و قالب، هر چند هم زیاد باشند ولی در یک چیز مشترک اند؛ «سادگی و دلنشینی» .
و امّا سخن پایانی؛
قدر آئینه بدانید چو هست
نه در آن وقت که افتاد و شکست «اقبال لاهوری»
برگزاری مراسم تجلیل از هنرمندان در زمان حیات شان کار ارزنده ای است که متداول نبوده امّا خوشبختانه چند سالی است این مهم رونق گرفته و به انحای مختلف صورت می گیرد در این راستا گروه دنگ پراو به جای مسئولین ادارات ذیربط نظیر؛ اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، که برگزاری چنین برنامه هایی جزء وظایف ذاتی شان است، آستین همّت بالا زده و علیرغم تمامی محدودیّت ها، به اعتلای هویت فرهنگی و هموار کردن مسیر نخبگی پرداخته اند و موفق به تثبیت بیست و هفتم اردیبهشت ماه به نام «استاد پرتو» شده اند. باشد که این گونه حرکات ارزشمند یعنی بزرگداشت مفاخر فرهنگی و هنری در دوره حیاتشان نهادینه شود. یادمان باشد ستودن بزرگان، بزرگداشت خودمان است.
اردیبهشت ماه یکهزار و چهارصد خورشیدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *