علی اکبر مرادی: استاد طاهر یارویسی درویشانه زیست و درویشانه رفت

 

یادداشت اختصاصی استاد علی اکبر مرادی به مناسبت درگذشت استاد طاهر یارویسی

صدای آزادی: نظری اجمالی به زندگی زنده یاد استاد «طاهر یارویسی» دو خصیصه مهم را به ما می نمایاند: عشق و رنج! که هر دو در این نیک مرد مهربان به کمال رسیده بودند. عشق او به موسیقی و فرهنگ و نوای تنبور باعث شد که از همان سال های نخستین زندگی از مریداناین نوا و فرهنگ گردد. زادگاه او «گهواره» یکی از مراکز مهم ساز تنبور و حفظ مقامات کهن آن است .

برخورداری از محضر استادانی بزرگ همچون: سید ولی حسینی، سید محمود علوی، کاکه اله داد حمیدی و استاد چنگیز فرمانی هدیه ای بود که سرنوشت و شانس به او ارزانی داشته بود. عشق و استعداد ذاتی او باعث گردید که از خرمن دانش این بزرگان خوشه های فراوان برچیند.

شانس دیگر استاد طاهر، صدای خوش او به عنوان نعمتی خداوندی بود. صدایی که انگار خاص تنبور و مقاماتش بود. تمام این فاکتورها از او استادی بی بدیل ساخت. کسی که ساز و نوایش برخاسته از دل و باطن تنبور بود.

استاد طاهر را می توان میراثدار استادان قدیم تنبور دانست و در این راستا هر آنچه را که در توان داشت کوشید و دانسته های خود را به شاگردانش منتقل کرد. او کسی نبود که چیزی را از کسی دریغ بدارد و هر آنچه را که می دانست بدون تبعیض به مشتاقان تنبور انتقال می داد.

مهربانی، بی نیازی، صبوری و بی تکبری شیوه‌ی زندگی او بود و لذا درطول هشتاد و چند ساله ی عمر خود هرگز کسی از او نرنجید و خود نیز از کسی نرنجید. بی انتظار بود. همه را دوست داشت بی چشمداشت!. اما هرگز زندگی روی خوش به استاد طاهر نشان نداد. هر چند از زندگی انتظار زیادی نداشت ولی حق او از زندگی خیلی بیشتر از این بود.

در خانه ای محقر با همسری که عملاً قوه‌ی محرک خود را بیش از چهل سال از دست داده بود، بزرگوارانه و بی شکوه زندگی کرد و غم روزگار نتوانست لبخند مهربانی را حتی برای لحظه ای از لب او برباید. او همیشه راضی به رضای حق بود. درویشانه زیست و درویشانه هم رفت.

ولی آنچه برای ما باقی مانده است، همانا تبعیض و فاصله‌ای است که همیشه بین اغنیا و فقرا بوده و این روزها این فاصله ها نجومی شده است. بزرگان مهربانی چون استاد طاهر باید سال ها در تنگدستی با سختی های زندگی دست و پنجه نرم کنند و دزدانی بی ایمان همواره به ثروت بی حساب و کتاب خود می افزایند… آنچه باعث تأسف است غفلت کسانی است که خود را از عاشقان و طرفداران هنر می دانند اما حاضر نیستند دیناری را از کف بدهند. روانش شاد و یادش برای همیشه گرامی باد.

انتشار در شماره 555 هفته نامه صدای آزادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *