بهروز سلطانی

چرا چنین شده‌ایم؟ / یادی از بهروز سلطانی روزنامه نگار پیشکسوت کرماشان

چرا چنین شده‌ایم؟ / یادی از بهروز سلطانی روزنامه نگار پیشکسوت کرماشان

  کاروان رفته بود و دیده من همچنان خیره مانده بود به راه خنده میزد به درد و رنجم , اشک شعله میزد به تار و پودم ، آه (فریدون مشیری) این احساسات من است که همراه با خشم و حسرت با خود مرور می کنم. خود چنین می‌اندیشم و معتقدم دیگران نیز چنین‌اند. به […]