دشواری نوشتن درباره رُمانی 880 صفحه ای از اینجا ناشی می شود که در ایران، پدیده رُمان به درستی تشریح نشده و توضیح داده نشده است و به همین سبب این تَوَهم در عمل دامن زده شده که قطور نویسی یعنی رُمان! در حالی که رمان خلق یک زندگی کامل است و خلقِ شخصیت … […]
فرهاد کریمی: محمد ویسی متولد 1355 قصرشیرین، کارشناس ادبیات فارسی از دانشگاه رازی کرمانشاه و دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات فارسی. آثار منتشر شده از این شاعر بدین شرح است: «چیکا» مجموعۀ غزل 1383 ـ «انحراف» مجموعۀ مصاحبه و مقاله در بارۀ شعر آزاد ایران 1388 ـ «رفراندم» شعر آزاد (رمان ـ شعر) در دست […]
تازه ترین شماره صدای آزادی با تیتر : «کوردیمن و برایمن» و دعوت به آرامش و برادری، روی دکه ها رفت. در این شماره از هفته نامه صدای آزادی «پرونده ی خبری_تحلیلی حوادث دالاهو» بررسی شده و صاحبنظران در این باره به ارائه نظر پرداخته اند.
بیژن ارژن شاعر نامآشنای کرماشانی در صفحه اینستاگرامیاش از انتشار کتاب «شیرین خهو» خبر داد. این کتاب بازسرایی داستان عاشقانهی خسرو و شیرین است که در بافت و زبانی تازه دنیایی شیرین را به روی مخاطبانش می گشاید. شیرین خهو را انتشارات دیباچه بزودی روانهی بازار نشر می کند. بیت هایی نمونه را از این […]
کرماشان در هنر خوشنویسی مثل برخی دیگر از هنرها با وجود چهره هایی ممتاز همواره سرآمد بوده است. میرزا رضا کلهر از بزرگان هنر خوشنویسی ایران زمین از این دیار تاریخ برخاسته و تا امروز بزرگان دیگری نیز در این خاک گهر خیز پرورش یافته اند که یکی از معروفترین چهره های امروزین آن […]
ابتذال در قلمرو چاپ و نشر، کتابسازی و تولید آشغال های ادبی چنان وضعیتی آن هم در قرن 21 و در سرزمینی به نام ایران بوجود آورده، اگر جهانگردی ناآشنا با پیشینیه فرهنگی ایران با این آشغال فرآروده ها برخورد کند خواهد پنداشت پا به کشوری گذاشته که نه تاریخ دارد، نه دوران هایی از […]
ضرب المثلهای رایج در زبان فارسی 1- آب از آب تکان نخوردن : کنایه از آرامش/ پایان نگرانی 2- آب از آسیاب افتادن: برقراری آرامش / سرو صدا خاموش شد 3- آب از سر گذشتن: ناامیدی / به پایان آمدن امری 4- آب آمد و تیمم باطل شد: اصل کار آمد و فرع دیگر […]
امروز از همان روزهاست که بی هوا دلش می لرزد. آسمانی ابری و سرمایی که ناغافال به جانش افتاده. دست های کرخت شده اش را توی جیب اورکتش می فشارد. با لب های خشکیده، به دندان گزیده غُرغُر می کند:”کجاس ای خوَرِ بی صاحوه؟ لرز استخوانامه بُرید…” همیشه سرمای این فصل از سال مثل […]
مرتضی حاتمی(نویسنده و روزنامه نگار ادبی) سوگ نوشته ای به احترام فریبرز ابراهیمپور(ف.الف.نگاه) نویسنده، شاعر و منتقد کرماشانی نشانی خانهی آقای ابراهیمپور را که آقای «کامران سعادت» مدیر هفته نامه(بعدها روزنامه)ی «باختر» روی تکه کاغذی نوشت و به ما داد، عصر نیمه سرد یک روزِ پاییزی در سال71 بود. آن روزها داستان هایم تازه از […]