محسن درکه در گفتگو با صدای آزادی: بزرگان کرماشان فراموش شده اند

اشکان میری: بدون شک استان کرماشان بە گواە قریب بە اتفاق مستشرقین و تاریخ نگاران، نقشی اساسی و مهم در همەی اعصار ایران زمین داشتە است. وجود بزرگانی در علم، هنر، فرهنگ، ادبیات و تجمع ادیان متفاوت در این استان، باعث شدە است کە همگان کرماشان را بە هندوستان ایران تشبیە کنند. باوجود این گفتەها، بسیاری از کرماشانیان بە ویژه نسل جوان آگاهی کمی نسبت بە تاریخ شهر و استان خود دارند کە یکی از دلایل این معضل را کمبود کتب و منابع در دسترس را میتوان نام برد. اخیرا، انتشار کتاب «کرمانشاهان درگذر بزرگ مردان» بە قلم محسن درکە تلاشی نیکو است در آگاهی بخشی مردم کرماشان و دیگر علاقەمندان بە تاریخ این دیار. در گفتگویی با نگارندەی این اثر پژوهشی، از تاریخ و چالش‌های آن در کرماشان گفتیم. شما را بە خواندن این مصاحبه‌ی خواندنی دعوت می‌کنم:

مخاطبان صدای آزادی قبل از هر چیز می خواهند شناختی از شما داشته باشند. مشتاقم که در این باره گفتنی‌ها را از شما بشنوم :

محسن درکە هستم. در سال ۱۳۶۲در شهر کرمانشاه از پدری از ایل سنجابی و مادری اهل دینور به دنیا آمدم. از دوران دبیرستان علاقمند به خواندن تاریخ، مخصوصاً تاریخ این دیار و مشاهیر آن شدم وشروع به جمع آوری مطالب و کتب در این موضوع کردم. درسال ۸۱ در رشته روانشناسی پذیرش شدم و بعد از فارغ تحصیلی مقطع لیسانس و اتمام خدمت سربازی در سال ۸۸ در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه رازی کرمانشاه به تحصیل ادامه دادم. در مدت دو ساله تحصیل در دانشگاه رازی بصورت پیاپی موفق به کسب عنوان پژوهشگر برتر سال دانشکده شدم و مورد تجلیل قرار گرفتم. در سال ۹۵ در مقطع دکتری پذیرش شدم که بعد از یک ترم به خاطر درگیرهای پژوهشی کتاب حاضر(کرمانشاهان درگذر بزرگ مردان) در این مقطع انصراف دادم و مجدداً در کنکور سال ۹۸ شرکت کردم ودر دانشگاه شهید چمران اهواز در مقطع دکتری روانشناسی تخصصی قبول شدم و هم اینک دانشجوی این دانشگاه هستم. همچنین در مقطع تحصیلی ارشد و دکتری موفق به چاپ بیش از ۲۰۰ مقاله علمی در مجلات معتبرisc,işi ،مجلات علمی پژوهشی وتخصصی و همایش های بین المللی شده‌ام .از سال ۱۳۹۰ تا کنون هم در دانشگاههای کرمانشاه در رشته روانشناسی مشغول به تدریسم و همچنین در سال اول تدریس استاد برتر دانشگاه پیام نور شدم.

جالب شد! شما بە صورت آکادمیک روانشناسی خوانده‌اید ولی کتابی کە چاپ کردیدتاریخی است، آن هم تاریخ معاصر کرماشان! دلیل خاصی دارد؟

همانطور کە گفتم: علاقه‌ی اولم قبل از ورود به دانشگاه در دوران نوجوانی تاریخ بوده وهست، بە ویژە تاریخ کرمانشاه. بنده معتقدم تاریخ و روانشناسی از هم جدا نیستند و این مربوط به بحث مفهوم آرکی تایپ و ناخودآگاه جمعی می‌شود. پیش نیاز مطالعەی روانشناسی یک جامعه، تاریخ مردم آن منطقه است. بنده سعی کردم این پیوند را برقرار کنم. پایان نامه فوق لیسانسم را در حیطه موسیقی درمانی با ملودیهای موسیقی کوردی بر افسردگی انجام دادم و اولین و تنهاترین کسی هستم که مقاله علمی در خصوص تاثیر هوره بر بیمارهای روانی نوشته‌ام.

و این بسیار عالی است. حالا چە نیازی حس کردید کە کتاب کرمانشاهان در گذر بزرگ مردان را نوشتید؟

خالی بودن جای چنین کتابی را حس می‌کردم. این شهر و دیار، مردان بزرگی داشته که متاسفانه اسم هیچکدامشان بروی خیابان های کرمانشاه نیست و به دست فراموشی سپرده شدەاند. گرچه قبلاً جناب فرشید یوسفی کتابی در این خصوص نوشته، اما شرح حال ها کامل و جامع نبودند. من سعی کردم این کار را کامل کنم. بیش از ۴۰۰ شخصیت علمی، فرهنگی ورزشی و ادبی را از نوجوانی تا حالا جمع آوری کرده‌ام. البتە در این جلد فقط ۱۱۴شخصیت را ذکر کردم و مابقی اشخاص نامدار و بزرگ کرمانشاە را در چهار جلد دیگر خواهم آورد.

کسانی هستند که هنوز کتاب شما را ندیده اند و اطلاعاتی درباره آن ندارند. مشتاقیم از زبان خودتان بشنویم که ویژگی بارز این کتاب چیست؟

سوال خوبی است. بگذارید من هم فهرست وار به این پرسش پاسخ بدهم: پوشش دادن مشاهیر و مفاخر کرمانشاه در هشت فصل مجزا بارز ترین ویژگی این کتاب است؛ فصل اول شاعران ونویسندگان. فصل دوم خطاطان و نقاشان. فصل سوم موسیقیدانان، فصل چهارم پهلوانان و مدال آوران، فصل پنجم دانشمندان و پزشکان، فصل ششم سیاسیون، فصل هفتم واقفان و فصل هشتم تنها ترین سردار(شرح مفصل یارمحمدخان کرمانشاهی) لازم است این را هم اضافه کنم که به عقیدەی بنده هیچ کتابی این خصوصیت را ندارد که به شخصیت های بزرگ به صورت فصلی جداگانه پرداخته باشد و هر فصلی در اصل یک جلد مجزاست که در این جلد، گلچینی از همه را انجام داده‌ام.

شما به‌ عنوان کسی که‌ روانشناسی خوانده‌اید و به‌ تاریخ معاصر کرماشان نیز پرداخته‌اید، ریشه‌ی چند درصد از مشکلات حال حاضر این استان را در تاریخ آن می‌دانید؟

اجازە بدهید من سوال شما را طور دیگری مطرح کنم! چقدر از مشکلات فرهنگی استان را باید در عدم اطلاعات تاریخی و نشناختن بزرگان این شهر دانست؟ انسان خواه یا ناخواه محکوم به گذشته و ضمیر ناخودآگاه ست و برای پیشرفت در حال، باید گذشته را بداند. متاسفانه در بخش تاریخ کرمانشاه خیلی کم لطفی شده است و فقط چند نفر در این مسیر گام گذاشته اند. از جمله آقایان محمدعلی سلطانی و اردشیر کشاورز را می توانم نام برم. دلیل اصلی آن هم پشتوانەی مادی برای تحقیقی جامع است.

حمایت مالی در بین مسؤولان استان در شهر ما برای این امر بسیار محدود است. برای مثال بنده ۴۰ میلیون هزینه شخصی خودم را برای این کار گذاشتم و هیچ نهادی دولتی حمایت نکرد و حتی تا حالا هم نسخەای از این کتاب را خریداری نکرده‌اند و فقط به «قول خشکی» بسندە کردەاند. با این اوصاف انگیزه‌ای برای فعالیت در این زمینە وجود ندارد. ما اگر تاریخ گذشته شهرمان را نخوانیم و عبرت نگیریم، محکوم به تکرار آن می شویم.

در تمام شهرهای ایران اسم بزرگان آن را روی خیابان ها و مناطق بارز گذاشتەاند، در حالی کە کرمانشاه اسم هیچ کدام از بزرگانش را بروی خیابان ها و میادین خودش نمی بیند. از دیدگاه روانشناسان یادگیری مشاهدەای، فرد وقتی بداند و ببیند که ما چه بزرگانی داشتەایم خوا ناخواه احساس غرور فرهنگی به او دست می دهد و باعث می شود که همرنگی و تقلید از نوع مثبت پیش بیاید و عزت نفس فردی وجمعی فرد بالا برود.

ما بزرگانی داشته ایم که نه فقط ایران بلکه در سطح جهان اعتبار دارند که خیلی ازمردم کرمانشاه آنها را نمی شناسند از جمله دکتر محمد کرمانشاهی کە اولین پزشک تحصیل کردەی ایرانی در اروپا بوده و یا لاهوتی کرمانشاهی که اولین شعر نو را سرود کە متاسفانه آن را به نام نیما ثبت کردەاند.

در تاریخ مشروطه «یار محمدخان» یکی از مهمترین مهره های دمکرات ها بود و بعد از جدایی از ستارخان راه مبارزه را ادامه داد و در این راه به دست فرمانفرما شهید شد. ستارخان بعد از واقعه پارک اتابک از صحنه سیاسی خارج شد و باقر خان در حین قمار در منزل محمدامین طالبانی کشته شد. حالا ببینید نام آنها کجای تاریخ ایران قرار دارد و یارمحمدخان کجا؟! برای ستار خان و «رئیسعلی» فیلم و موزه درست میک نند اما یارمحمدخان مزارش در انبار نقلیه محصور شده است! بزرگ ترین پهلوانان ایران متعلق به کرمانشاه بوده از حسین گلزار تا علی اصغر گرد و سیدقاسم ناریه و…

بسیار خوب! مشتاقم باز هم از شما بشنویم!

عرض می کنم حتماً. بزرگ ترین موسیقی دانان وغنی ترین موسیقی ایران متعلق به کرمانشاه است اما دریغ از نام یکی از این بزرگان برروی خیابان های شهرمان!. پراسنادترین دانشمند ایرانی از لحاظ تعدد مقاله علمی درایران و یکی از بزرگترین دانشمندان علم شیمی در جهان پرفسور «مجتبی شمسی پور» زاده‌ی کرمانشاه است.

ابو حنیفیه دینوری بزرگترین دانشمند گیاه شناس در جهان معرفی شده است که در چندین علم از جمله: ریاضی، نجوم، جغرافیا صاحب نظر و اثر و مقام علمی او برابر با زکریا رازی و ابو ریحان بیرونی معرفی شده ولی در کرمانشاه خیابانی به نامش نیست و حتی کمتر کسی نامش را شنیده است. یداله بهزاد به گفته اخوان و شفیعی کدکنی یکی از بزرگترین شاعران دوره معاصر ایران بوده ولی در کرمانشاه فقط یک مدرسه به نامش نام گذاری شده است. ولی ببینید از شهریار با چه اسم و رسمی نام بردە می شود. اولین رُمان ایران توسط یک کرمانشاهی به نام محمد باقر میرزای خسروی با نام «شمس وطغری» نوشته شده. همچنین پرفروشترین رمان تاریخ ایران (شوهر آهو خانم) متعلق به یک کرمانشاهی بە نام «علی محمد افغانی» است.

وقتی ما نمیخواهیم و یا نمیگذارند کە بزرگان شهرمان را معرفی کنیم. قطعاً دچار فقر فرهنگی می شویم. ما هنوز نمی دانیم زبان فارسی چطور و توسط چه کسانی و خاندان هایی وارد کرمانشاه شده است و هنوز نمی دانیم خاندان های ایلی و شهری کرمانشاه کدام هستند؟ هنوز نمی دانیم کرمانشاه سه بار پیاپی جا به جا شده و شهر کنونی به مرکزیت فیض آباد، شهر جدید کرمانشاه است، هنوز نمی دانیم وقتی میگویند: کرمانشاه مهد تمدن است، یعنی چه، هنوز نمی دانیم کرمانشاه هندوستان ایران، یعنی چه و چگونگی آمدن خاندان های یهودی و مسیحی به کرمانشاه و خدماتی که کردەاند، کجا رفتەاند؟ و چە سرنوشتی داشتەاند؟ را نمی دانیم. مجموع این ندانسته هاست که ما را در مقابل همه چیز بی تفاوت می کند و باعث شده زبان، فرهنگ و..در شهر ما رنگ ببازد. شناخت مشاهیر گام اول و سپس تاریخ تمدن و مفصل شهر است که بنده در کتابی با عنوان (تاریخ مفصل کرمانشاهان باستان) تاریخ کامل کرمانشاه از مدنیت یعنی دینور باستان تا حال جمع آوری کرده ام و قصد دارم بعد از فروش کتاب اولم برای چاپ بفرستم.

در حین پاسخ قبلی، بە ورود زبان فارسی بە کرماشان اشاره کردید، ریشەی این ورود بە کرماشان از کجا استارت خورد؟ و آیا سندی تاریخی مبنی بر فارس بودن شهرنشینان کرماشانی، بنا بر ادعای بسیاری، وجود دارد؟

کرمانشاه یا درست تر کرماشان(که توسط بهرام چهارم به کرمانشاه تغییر نام داد) دارای یازده هزار سال تمدن (دینور) و چهار هزار سال مدنیت یا سابقه شهرنشینی است. بنا بر اولین و معتبرترین اسنادی که از سومری ها موجود است، غرب ایران که کرمانشاهان باستان را تشکیل داده، معروف به «همازی» است. به گفته مستشرقین و افرادی همچون دیاکونوف، اولین ساکنان آن قوم گوتی ها بودند که آنها را اجداد کوردها خوانده اند. آنها بعدها حکومت مادها را تاسیس کردند و قبل از ورود آریایی ها در این منطقه ساکن بودند و در دوران مادها شهری را تشکیل دادند در حاشیه پراو کنونی به نام الیپی (به یونانی یعنی سرزمین کوهستانی) که ایرانی آن کرماچان یا کامبادن (سرزمین مردم کشاورز) بوده است.

از آن دوران تا قبل از خرابی شهر کرمانشاه توسط اعراب و انتقال آن به حاشیەی رود قره سو (الهیه کنونی) و سپس به روستای عباس آباد (فیض آباد کنونی) تمام ساکنین شهری ایلات و عشایر کورد بوده اند ولی بعد از ساخت شهر جدید توسط اله قلی خان زنگنه وخاندان بزرگ زنگنه به دستور محمدخان زند، خاندان های بزرگی از جمله آل آقا از اصفهان، دولتشاهی از خاندان قجری و فرزندان شازده، کزازی از اراک، خانه خراب از خوی و ماکو، الهامی از اصفهان و تویسرکان و…وارد کرمانشاه شدند و چون پست های بانفوذ سیاسی داشتند ومردم ایلات تمایل زیادی برای ماندن در شهر نداشتند به علت شغل کشاورزی و دامپروری زبان اداری و رسمی را فارسی کردند. بدون اینکه توجه به ساختار شهری و جابجایی جغرافیایی و علت مهاجرت داشته باشند، متاسفانه حالا مدعی هستند که کرمانشاه فارس زبان بوده و روستاهای اطراف آن کورد هستند. متاسفانه امروز این یک تضاد فرهنگی شده است و مردم کرمانشاه دچار یک ناهماهنگی شناختی و بی فرهنگی هویتی کرده است که واقعاً چرا بیشتر مردم کرمانشاه کورد هستند کد ولی زبان فارسی در بین آنها رایج شده است

بە نظر شما اجماع اقوام در کرماشان چە دستاوردهایی داشتە است؟ آیا مفید بوده‌اند و یا خیر؟

این شهر معروف به هندوستان ایران است و اقلیت های متفاوتی از جمله شیعه، سنی، یارسان، یهودی، مسیحی و خاندان های مهاجر دارد کە هر کدام از این اقلیت ها افراد بزرگی داشته و دارند و همگی در پیشبرد و آبادانی شهر کرمانشاه نقش داشتەاند. برای مثال کسی مثل هارون الیاهو به عنوان یک یهودی قبل از حاج دایی برق را وارد کرمانشاه کرد. در بین فرقه های اهل حق موسیقیدانان زیادی هستند که باعث افتخار این دیارند.، در بین جامعەی مسیحیت هانیبال الخاص را داریم که پدر نقاشی فیگوراتیو ایران هستند، ادوارد ژوزف مولوی شناس، نقاش موسیقدان، عتیقه شناس و… کە همگی اینها به نوع و گونه ای برای این شهر افتخار علمی و هنری کسب کردەاند و بودن این اقلیت ها باعث از بین رفتن تعصبات مذهبی و احترام گذاشتن به ادیان دیگر شده است.

از اینکه در این گفتگو با صدای آزادی شرکت کرده اید، بسیار ممنونیم

برچسب ها:

دیدگاه‌ها: ۱ دیدگاه

  • علی

    سلام.جناب درکه عزیز،من علی عبدی هستم والان در خارج ازکشور زندگی میکنم،اگرمقدوره میشه مطالعه بفرمایید که شهرت عبدی از کی وکجا وارد کرمانشاه شده؟وما اصالتا کجایی هستیم؟میدونم سخته ومنکنه وقت شما رو بگیره.خیلی سواله برام اگه مقدوره کمکم بفرمایید.شماره واتساپ بنده۰۰۴۴۷۹۲۸۴۵۱۲۷۷ است

    14 آبان 1402 / 53 : 23 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *