برای 18 سالگی صدای آزادی / میلاد کلوند

 

شنیدنش صبوری، طی کردنش مدارا و ایستادگی و رسیدنش تلخ و شیرین است. تلخ است چون عمر گران است و گذرانش توقف ندارد. هرچه پیش تر می روی بیشتر میخواهی جلویش را بگیری اما او سریع تر می تازد.
و شیرین است چون انسان هر روز برای جاودانگی و پختگی بیشتر تلاش می کند پس طبیعتا رسیدن به هجده سالگی شیرینی های خاص خودش را دارد.
حس استقلال فکری و حس آزادی اندیشه معمولا در هجده سالگی کم کم شروع به نمایان شدن می کند و سرکشی روز به روز سرش را بالا تر می آورد. جوان ها و نوجوان ها خوب می دانند چه می گویم.
گواهینامه نداری و نمی دهند تا هجده سالت تمام نشود. چیزی را به نامت نمی زنند تا هجده سالت تمام نشود.حق رای را هم بعد از هجده سالگی صاحب می شوی
اصلا انگار هجده سالگی مهر تاییدی بر ابراز وجود است.
از تمایلات انسان این است که همه چیز را به فرمان خود درآورد تا حد زیادی هم موفق شده و هیچ بعید نیست این مسیر تا ابد هم ادامه دار باشد. قلم از آن تجهیزاتی است که شاید انسان اصلا تلاشی برای به خدمت دراوردنش نکرده چرا که ذاتا با این هدف پدید آمده که در خدمت بشر باشد.
به هر بخشی از تاریخ سر میکشیم رد قلم است که توانسته نسل ها را پیوند بزند. قلم است که توانسته علم را به بشر برساند. قلم است که توانسته جلوی خیانت را بگیرد، قلم است که توانسته دریای انسان ها را مواج کند و باز قلم است که توانسته آتشفشان جهل را خاموش کند. قلم آمد که در خدمت بشر باشد اما از بشر پیشی گرفته از جمله در ابراز وجود.
قلم منتظر سن و سال نیست قلم از همان ابتدا وجود خود را فریاد می زند. قلم مسیر می دهد، نام می یابد، صفت می گیرد، عطر می بخشد، هم مچ و هم دست می گیرد، هم خون و هم صلح می کند اصلا بنظرم پشت برج فرماندهی دنیا یک قلم آرام و بی صدا کاغذی را در آغوش گرفته و هر روز با او راز و نیاز می کند. قلم کافیست بداند چه می نویسد و کافیست بتواند رنگ خود را در ذهن ها حک کند.
ذهن انسان هیچ چیز را فراموش نمی کند. آن ها که پس از هجده سالگی ابراز وجود پیدا می کنند تازه شروع به اثر گذاری می کنند حال تصور کنید یک قلم به هجده سالگی برسد.
اگر قلم شبیه انسان بود حتما انسان ها به او حسادت می کردند. قلم می تواند هرچه را بنویسد و هرچه را بنویسید می تواند آن را در دوران بدواند. بنظرم حتما اتفاق زیبایی می شود که انسان ها هجده سال و قلمشان هجده سال با هم بنویسند و بخوانند «صدای آزادی»‌
صدای آزادی یک اسب کرد دلیر است که هجده سال زین شده و این اسب حالا حالاها زین خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *