گفتوگوی ایبنا با جلیل آهنگرنژاد بهبهانه چاپ تازهترین کتابش؛ ادبیات کُردی در کرمانشاه پویا و ماناست
گفتوگو با جلیل آهنگرنژاد بهبهانه چاپ تازهترین کتابش؛
ادبیات کُردی در کرمانشاه پویا و ماناست/ مردم حق دارند بزرگان ادبی خود را بشناسند
«جلیل آهنگرنژاد» نویسنده کرمانشاهی که بهتازگی کتابی با عنوان «ریهگهی کاوه» از او منتشر شده است، کارنامه ادبیات کُردی را در این دیار بهویژه در دو دهه گذشته، قابل قبول میداند و معتقد است: تلاشهای فراوان کوشندگان سختجان و آگاه ادبی در این جغرافیا نتیجه داده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در کرمانشاه، «جلیل آهنگرنژاد» از پیشکسوتان ادبیات کردی در کرمانشاه، در اولین سالهای دهه هفتاد خورشیدی قدم به وادی ادبیات و به ویژه شعر گذاشت. ابتدا بیشترین فعالیتهایش در حوزه ادبیات فارسی شکل گرفت، از همان سالها اشعارش در مطبوعات کشوری منتشر میشد، پس از چند سال دور ماندن از زبان مادری، به این دامن پاک رؤیایی برگشت و اگرچه هنوز هم بخشی از دغدغههایش به زبان فارسی منتشر میشوند، ولی بهگفته خودش، هرگز جان به تفنن نسپرده و بیش از یکربع قرن است که ادبیات کُردی به بخش جداییناپذیر از زندگی فردی و اجتماعی او تبدیل شده است.
پیرامون تازهترین کتاب آهنگرنژاد با عنوان «ریهگهی کاوه» که ازسوی انتشارات دیباچه منتشر شده است، و نیز جایگاه ادبیات کُردی در استان کرمانشاه با این نویسنده به گفتوگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد.
سهم کتاب شما در معرفی چهرههای ادبیات کُردی تا چه اندازه است؟
یکی از مهمترین اهداف این کتاب، معرفی کوشندگان و چهرههای ادبی کُرد است. در این کتاب گاه با چهرههایی روبهرو میشویم که مردم با آنها آشنا نیستند، اما سهمی قابل توجه در جریانات فکری و هنری جامعه امروز ادبی کرمانشاه داشتهاند. بهعنوان مثال؛ شاعری به نام «صید احمد رحمانی گلینی» در این کتاب معرفی شده که بجز در اقلیم و جغرافیای محدود خودش، کمتر کسی از علاقمندان ادبیات کُردی با نام و آثار او آشناست. من او را به عنوان «شاعر آزادی» در این کتاب به خوانندگان و جامعه ادبی استان و فراتر از آن معرفی کردهام.
در مورد کسانِ دیگر نیز جنبههای دیگر شخصیتیشان بر شعر کُردیشان سایه انداخته و تا به امروز این لایهی هنری و ادبی شخصیتشان، برای دوستداران فرهنگ و ادب برجسته نشده است؛ احمد عزیزی از آن جمله است.
در مجموع به زعم خودم، این کتاب میتواند آیینهای از اکثر تلاشهایی باشد که در طول سالهای دور و نزدیک برای درخت سایهگستر ادبیات کُردی در کرمانشاه شکل گرفته و هر کسی که در این راه کوشیده، میتواند خود را در آیینهی این اثر ببیند. البته طبیعی است اگر بگوییم این کتاب کاستیهایی هم دارد که بهمرور سعی خواهد شد در چاپهای بعدی برطرف شوند.
معتقدم که ادبیات در زبان و گویشی مجموعهای از نگاههایی هستند که درنهایت یک پازل کامل را شکل میدهند. بهعنوان مثال شعر، داستان، نقد، تحلیل، تاریخ ادبیات و… هر کدام تکهای از پیکره ادبیات به حساب میآیند که به قول معروف: «هر چیزش به جای خویش نیکوست».
فکر میکنید تا چه اندازه جای تحلیل و بازنمایی ادبیات در دو دهه اخیر در کرمانشاه خالی مانده است؟
بر همین اساس جای تحلیل و بازنمایی ادبیات در این دو دهه در کرمانشاه خالی بود. نیاز بود هم چهرههای تلاشگر و هم آثار ادبی فاخر، بازنمایی و بازشناسی و همچنین جریانات ادبی و رویکردهای تازهی شعر کُردی به علاقمندان شناسانده شوند. بههمین دلیل علیرغم تلاشهای صورت گرفته در این زمینه، فکر میکنم جای چنین کتابی در میان کتابهای ادبی این دو دهه خالی بود.
آیا کتاب شما بهشکلی تخصصی نوشته شده و مخاطب خاص دارد؟
این کتاب قبل از آنکه برای مخاطبان خاص و رشتههای تخصصی ادبیات نوشته شود، برای مردم اهل فرهنگ نوشته شده است تا بهعنوان پلی بین مخاطبان ادبیات و متنهای تولید شده، نقش آفرینی کند. بر همین اساس، این کتاب نقد و تحلیل صرف نیست. گاهی دریچههایی بر نقد آثار گشوده شده و گاه بیشتر، بازنمایی، تحلیل و تشریح است. اینجاست که مخاطب عام میتواند بهراحتی با این کتاب ارتباط بگیرد.
خوشبختانه از آنجا که کتاب با تلاشهای انتشارات خوب «دیباچه» چاپ و توزیع شد، در همان روزهای اول، کتاب با استقبال غیرمنتظرهای روبرو شد و در همان هفتههای اول به فروش رفت و اکنون در حال ویرایش و بازبینی کتاب برای چاپ دوم هستم. امیدوارم چاپ دوم کتاب، بهزودی در اختیار مشتاقان قرار گیرد.
شما در عرصه مطبوعات و روزنامهنگاری هم دستی بر آتش دارید. فکر میکنید برای باز کردن باب زبان کردی در این عرصه چه میشود کرد؟
بهدلیل اینکه همزبان با ادبیات به کار روزنامهنگاری نیز مشغول هستم، این عطر و بوی زبان مادری را در فضای رسانهای هم در حد توان پراکندهام و این سالها نشریه «صدای آزادی» را به دو زبان کُردی و فارسی منتشر کردهام. علاوه بر انتشار پراکندهی آثار، از بنده سه کتاب شعر بهزبان کُردی، تصحیح برزونامه کُردی (مشترکا با یک دوست دیگر)، دو مجموعه شعر فارسی نیز بهعنوان کتاب منتشر و روانه بازار نشر شده است. تازهترین کتابم نیز با نام «ریهگهی کاوه» دو ماه پیش به بازار نشر رسید.
به نظر شما برای بازشناسی داشتههای خود در بخش ادبیات کُردی به چه چیزهایی نیاز داریم؟
برای بازشناسی داشتههایمان ابتدا به ایجاد باورمندی اجتماعی نیاز داریم. این باورمندی در بازههای مختلف زمانی اگر با رویکردهای مثبت همراه شود، میتواند برای امیدواری به فردا و همچنین الگوپذیریهای مثبت، انرژی حیاتی جامعه باشد. آنچه را که سالها بلکه دههها است که ما کرمانشاهیها از آن بیبهرهایم، همین باورمندیهای مثبت است.
فکر میکنید چه عواملی باعث ایجاد چنین پارادیم غیرمثبتی در جامعه کرمانشاه بوده است؟
پاسخ به این سوال در حوصله این گفتوگو نیست اما باید بهتغییرات فرهنگی در چارچوبهای معقول پیش رو فکر کرد. بر همین اساس باید الگوها را در جامعه تقویت کرد؛ این الگوها ممکن است، اقتصادی، مدیریتی،ق ورزشی و یا فرهنگی باشند.
دلیل ناآشنایی برخی از مردم با چهرههای فرهنگی و هنری کرمانشاه چیست؟
اگر در چارچوب شفافتری نگاه کنیم و جامعه نخبه را زیر ذرهبین قرار دهیم، میبینیم بهوفور با این خیل نیروی توانمند روبهرو هستیم که هر کدام جزیرهای جدا از یکدیگرند. جامعه آنها را نشناخته و باورشان نکرده است، در عرصه فرهنگ و هنر با این نامآوران روبهرو هستیم اما دوربینهای رسانه روی فضاهای پَرت زوم شده و عینکهای ذهنی برخی از مسئولان فرهنگی نیز کاملاً تیره است. اینجاست که به یک تحول نیاز داریم؛ تحولی که بر جان دیدگاههای اینچنینی زلزله بیندازد و با رویکردهای جدید بهقول حافظ «طرحی نو دراندازیم»، داشتههایمان را دوباره بخوانیم و تحلیل کنیم و راههای تازهای را بر آن سازهها بنا کنیم. قطعاً «نوشتن» و پیامد آن «خواندن»، میتواند راهگشا باشد.
http://www.ibna.ir/fa/longint/297573/%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%DA%A9-%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D9%BE%D9%88%DB%8C%D8%A7-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%AD%D9%82-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%AF